-
همایون سال نو
یکشنبه 26 اسفندماه سال 1386 16:28
این همایون سال فرخ بر شما فرخنده باد دولت و اقبال و فرّ و جاهتان پاینده باد آنچه در سال گذشته رفت بر یاران ٬ گذشت زندگیشان با سعادت یار ٬ در آینده باد آمین سلام عزیزانم چون احتمالا تا سال آینده نمی تونم آپدیت کنم ٬ از همین الان سال نوی خوبی رو براتون آرزو می کنم ٬ انشاءالله سال نوی خوبی رو همراه با سلامتی و دل خوش با...
-
ستاد انتخابات
پنجشنبه 23 اسفندماه سال 1386 17:22
ای چشمه نور ٬ انشعاباتت کو؟ ای خانه ات آباد خراباتت کو؟ در شهر نشانه ای ز تبلیغ تو نیست... ای عشق ٬ ستاد انتخاباتت کو؟
-
مرض داریم
سهشنبه 21 اسفندماه سال 1386 07:49
سلام خواهر چی بگم چی بشنوی از اوضاع و برنامه های ما که مثل یه کلاف در هم پیچ پر گره (ور هم شور ) همچی چیزی شده .... از صبح کلاس آشپزی بعدش یه سری به دوستمون قهوه بخوریم دلمون تنگ شِده بید وا بشه... بعدش بدو بیا خونه مثل ... دستپاچه یه نهاری ور سر بکش آق مهندسو همطو ول کن تو خونه برو کلاس عربی ٬نعم یا حبیبتی ها یه...
-
ربیع الاول
شنبه 18 اسفندماه سال 1386 12:09
به افتخار تمام شدن ماه صفر و شروع شدن ربیع الاول هیپ هیپ..... هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااا
-
قصه های شبونه
پنجشنبه 16 اسفندماه سال 1386 13:51
امروز حالم حسابی بارونیه !! عجب دنیاییه دنیای کودکی !!! یادم میاد اون موقع ها شبا که مامانمو مجبور میکردم واسه م پیش از خواب قصه بگه... قصه ملک ابراهیم و کره اسب دریایی.. قصه خاله سوسکه که زن آقا موشه میشد.... قصه ملک جمشید..... قصه.....حالا همه شم از اول تا آخرش بلد بودم ... بعد ، مامان بیچاره هم بعد یه روز کاری پر...
-
بنفشه ای
سهشنبه 14 اسفندماه سال 1386 22:23
کدوم باغبون با ذوقی امروز توی آسمون بنفشه کاشته بود؟
-
باشگاه استعداد های بی همتا
یکشنبه 12 اسفندماه سال 1386 22:36
اولا سلام و عرض پوزش برای خوش اخلاقی اخیر ، اینجانب دچار خود پر مشغله کو چاره؟ چه گورم رو بکنم دیدگی ( به اختصار دپ زدگی ) پیش از عید شده ام ولی سعی می کنم دیگه گذارش لحظه به لحظه این حالات رو کمتر بدم ... شمسی خانوم که معرف حضور همگی هست ؟ مدیریت باشگاه استعداد های بی همتا رو به عهده گرفته ما هم برای عضویت شروع می...
-
فرفره
یکشنبه 12 اسفندماه سال 1386 08:34
شما می دونین .... خوردم رو به چه ..گ.. ای می نویسن؟ هشکی نیست بگه مادر تو که با یکی بچه دور این کلاسا رو خط کشیده بودی حالا با سه تا بچه مغز خر خورده بودی تو هفشده تا کلاس اسم نوشتی حالا فرصت نمی کنی کله مبارک رو بخارونی ؟ تازه هزار و پونصد تا برنامه مهمونی صبح و ظهر و شام داری که همه رو هم می خوای همین پیش از عیدی...
-
beware
پنجشنبه 9 اسفندماه سال 1386 20:58
شدیدا پاچه می گیریم نزدیک نشوید
-
بچگیا
پنجشنبه 9 اسفندماه سال 1386 00:04
گفته بودم از خونه مون؟.... ..... یه حیاطی داشتیم که به اندازه کوچکی من بزرگ بود .... البته اینم بگم ٬ هرچی من بزرگ شدم اون کوچیک شد . توی باغچه حیاط ما ٬ یه دونه حوض سنگی بود باسنگای گردی که از ته رودخونه جمع کرده بودن ٬ یه آبشار کوچیک هم داشت و آب از توی حوض پمپ می شد بالا و از توی آبشار یواش یواش با آهنگ دل انگیز آب...
-
بازی می کنیم..............
دوشنبه 6 اسفندماه سال 1386 12:01
سلام خواهر اول بگم از آخرین باری که بازی کردم یادم نیست چند وقت می گذره به نو جوونی خودتون ببخشین بعدشم این آهنگایی که من ازشون خاطره دارم نصف جار جوونا نشنیدن می خندن بهم خوب بخندن خوشم میات آهنگای 15 -20 سال پیش رو دوس داشته باشم مرسی قزن جون حس ماجرا جوییم گل کرد میوه هم داد.... 1 همین آهنگه پست قبلیم رو ( یادتون...
-
بگو ای یار....
یکشنبه 5 اسفندماه سال 1386 13:39
بگو ای یار بگو ای وفا دار بگو از سر بلند عشق بر سر دار بگو یاد قدیما .... یاد اون مو قه ها.... صبح شماته رو با صدای ا ٍبی کوک می کردم .. ( دوسٍت دارم... سبد سبد ...) اون موقه ها که غمی نبود جز پیدا کردن آخرین آلبوم کریس د برگ .... اون موقه ها که مشکلی نبود جز صدا زدن تاکسی برای رفتن به کلاس بدن سازی . اون موقه ها که...
-
ای دی اس ال
پنجشنبه 2 اسفندماه سال 1386 13:58
ADSL بیگی منو!!!!
-
کپی رایت مجدد
چهارشنبه 1 اسفندماه سال 1386 21:26
چه کنم سوژه ندارم مجبورم می فهمی مجبورم از وبلاگ قدیمی ام دزدی کنم میدونستی تو برای من عزیز ترینی؟ بنشین تا برات بگم . آره اینجا تکیه بده . از همون اول که دیدمت فهمیدم که برای من ساخته شدی . اصلا عاشقت شدم . دلم رو بردی عزیزم . میخوام بخورمت . چشای درشت سبزت شفافیت عجیبی داره . مث دریا میتونی توش غرق بشی . دست و پا...
-
کپی رایت
سهشنبه 30 بهمنماه سال 1386 03:17
شما می گین اگه من بخوام از وبلاگ قدیمی ام پستهایی رو که دوس داشتم کش برم باید به کی کپی رایت بدم ؟!!!! اگه فهمیدین به منم بگین.... پیکنیک واقعا پیک نیک توی این هوای بهاری رفتن چه زیباست . نسیم ملایمی که لا به لای برگها می وزه و شاخه ها رو به صدا در می آره چه آرامش بخشه. راستی توی این محیط سبز سبز دیگه نمی شه پایبند...
-
خسته
یکشنبه 28 بهمنماه سال 1386 18:19
فرهاد چو صبرش بود ..... کٌه چون کٌه بستان کند ..... هرچند خودش می گفت ..... ....: من خسته شدم خیلی!!!!
-
را نمی برم
جمعه 26 بهمنماه سال 1386 21:53
ها ؟؟؟؟ سلام ( با کسره بخونین selam/sera البته سرا هم می گیم خوب دلمون می خواد ) چطوری خوبی سلامتی ؟ میــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــگذره .....( chtori khoobi slameti?) ها مایم خوبیم خدا ر شکر بچامم خوبن سلام می رسونن دس بوس . شما خونه تکونی تونه کردین ؟ ما که هنو هشکار نکردیم ولی دلمون می خوا یه روزی...
-
کرمونیاش بخونن
دوشنبه 22 بهمنماه سال 1386 19:29
خوب این دفعه حال ترجمه نداریم شایدم بعدا سر فرصت ترجمیدیم الان فقط می خوایم بنویسیم نمی دونم چی بذار خودم رو بدم دست کی بورد ببینم چیکار می کنه .... می نویسیـــــــــــــــــــــــــــــــم... خوب اولش که سلام خوبی خوشی سلامتی بچ بارا (بچه و بار یا بر و بچ)خوبن ؟ دماقشون چاقه( این همون حالشون خوبه یا سلامتن هست) ؟ هی...
-
پراکنده
یکشنبه 21 بهمنماه سال 1386 17:56
چـه شـود بـه چـــهرۀ زرد مـن نـظـری تـو بـرای خـدا کـنـــی کـه اگـر کـنـی هـمـه درد مــن بـــه یـکــی نــظـر دوا کـنــی تـو شـهی و کشور جان تو را تــو مـهی و مـاه جهان تو را ز ره کـرم چـه زیـــان تــو را ؟ کـه نـظـر بـه حـال گـدا کـنـی تو کمان کشیده و در کـمیـن کـه زنی به تیرم و من غمین هـمـۀ غـمـم بـود از هـمـیـن...
-
شکست سکوت
جمعه 19 بهمنماه سال 1386 20:28
های های سکوتمون رو می شکنیم ما فکر کردیم اگر سکوت اختیار کنیم باید نفسمون رو هم حبس کنیم بلا نسبت نزدیک بود خفه شیم .... خواهر ببین این اعتصاب معتصابا به ما نمی چسبه ما زن جماعت باید با یه چیز دیگه اعتصاب کنیم ؛ سکوت به معنای نفس نکشیدنه واس ما ..... والا ! >خلاصه ... جونم برات بگه خواهر ما راستیاتش هی جیگر آق...
-
سکوت
جمعه 19 بهمنماه سال 1386 09:15
سکوت اختیار می کنیم !!!!!
-
بازار
یکشنبه 14 بهمنماه سال 1386 13:31
وای جونم برات بگه خواهر ...نشستم مخ آق مهندس رو زدم زدم زدم که ای بچه ها گوشاشون رو سولاخ کردن هی داره چرک می کنه باید برم یه جفت گوشواره ور هر کدومشون بگیرم بچکوا (bachakooa طفلکی ها)شاید گوششون زود تر خوب شه ... خلاصه آق مهندسم که ماشالا هزار ماشالا نقطه ضعفش همی بچواشن (bachooa بچه ها) دست سخاوت تو کیسه ش کرد و...
-
ترسو
شنبه 13 بهمنماه سال 1386 03:27
اونایی که می ترسین اونایی که قلب ضعیف دارین... ترسوا.. . بزدلا!!!! ولم کن ! بذار ببینم چی می گن ... وایسا ببینم !!! اگه مردی وایسا .... شیطونه می گه برم همچین صفایی به صورتش بدم مادرشم نشناسدش !!!!! آقا اگر می ترسین !!! اگر عرضه ندراین !!! اگر ضرفیت ندارین !!! مثل من بل نسبت خر نشین و فیلم رزیدنت ایول رو نگاهش...
-
عشق بازی
چهارشنبه 10 بهمنماه سال 1386 12:28
عشق بازی کار هر شیاد نیست این شکار دام هر صیاد نیست عاشقی را قابلیت لازم است طالب حق را ٬ حقیقت لازم است عشق از معشوق٬ اول سر زند تا به عاشق جلوه ی دیگر کند تا به حدّی که برد هستی از او سر زند صد شورش و مستی از او شاهد این مدّعی خواهی اگر بر حسین و حالت او کن نظر روز عاشورا در آن میدان عشق کرد رو را جانب سلطان عشق بار...
-
احسنت
دوشنبه 8 بهمنماه سال 1386 10:37
احسنت
-
فرهنگ لغت
شنبه 6 بهمنماه سال 1386 01:14
خیلی دلتون می خواست کرمونی حرف زدن رو یاد بگیرین؟ حتما از خداتونم بود... اگرم نبود مَ چون می خوام گه گداری به لهجه خودمون وَشتون* بنویسم باید یه خورده یاد بگیرین وگرنه وشتون خوش نمی گذره .... اول باید یاد بگیرین چطو تلفظ کُنِین همطو معمولی که نی !!!! فیزیک صورت : ما کرمونیا عقیده داریم که به خاطر ارتفاع زیاد از سطح...
-
غیبت نباشه
پنجشنبه 4 بهمنماه سال 1386 01:47
سلام یه قوم و خویشی ما داریم نمی گم عموم هستن مبادا غیبت بشه .... که یه گوله نمکن یه عادت هم دارن مثلا می گن این نقل قول رو نمیگم از کی می کنم غیبت نشه ولی اول اسمش (مثلا) مینا دختر عمو فلانه.... خلاصه این قوم و خویش ما خیلی وقتا شغل شریف گرم کردن مجلس رو به عهده دارن ( نه مثل شوفاژ ) هنوز گرم تر ... حالا من تا اینجا...
-
دلم پکید
سهشنبه 2 بهمنماه سال 1386 17:30
می خوام بنویسم ولی نمی دونم چی!!! باید برم مهمونی حوصله ام نمی ذاره بلند شم ... نه اینکه نخوام برم !!! ولی باید یکی هولم بده . دلم برای نوشتن تنگ شده ولی مخ تعطیله... چی بگم چی بگم؟ اه ه ه ه دیدین وقتی یکی زورکی می خواد سر صحبت رو باز کنه همه اش مزخرف می گه؟ پرتقال می خواین؟ ... بفرما پرتقال... میل ندارم پرتقال می...
-
عاشورا
شنبه 29 دیماه سال 1386 14:12
می رفت و دل شیـفـتگـان در قـدمـش بـود نـقـش دل عـشــاق نشـان عـلمـش بـود می رفت و چه رفتن که همه چشم ملائک مـبهوت براه و روش محـتـشـمـش بـود می رفــت که ریـزد گـنه رو ســیـهان را رویم سیه این لطف عظیم از کرمش بود آنــدم کـه عــدو خسـت دل خـون خـدا را از خـون دل سـوخـته مـا چـه غمش بود می سوخت فلک خیمه خوبان جهان را...
-
شب عاشورا
جمعه 28 دیماه سال 1386 22:20
امـشـب شـه شـهــیدان / چشم انتـظار فرداست / فردا بـه آسـمان ها / فریـاد وا حسـیناست امشـب نشسته آن جان / دربـیــن جان نـثـاران / فردا به سوی جانان / بـاجـمـلـه احـ بـاست امـشب بـه گـلشن شاه / یاران ز شوق جمعند / گـلهای این گـلستان / فردا فتاده هرجاست امـشـب خـیـام آن شاه / روشن بود ز نورش / فردا زدود و آتش / درخیمه...