امـشـب شـه شـهــیدان / چشم انتـظار فرداست / فردا بـه آسـمان ها / فریـاد وا حسـیناست
امشـب نشسته آن جان / دربـیــن جان نـثـاران / فردا به سوی جانان / بـاجـمـلـه احـبـاست
امـشب بـه گـلشن شاه / یاران ز شوق جمعند / گـلهای این گـلستان / فردا فتاده هرجاست
امـشـب خـیـام آن شاه / روشن بود ز نورش / فردا زدود و آتش / درخیمه گاه غوغاست
امشب کـنـنـد امــلاک / طـوف عـزیز زهرا / فردا فتاده برخاک / جسم عزیز زهراست
امـشـب سر ِعـبـادت / شـه بر زمین نـهـاده / فردا به روی نیزه / روسوی آسمان هاست
امشب بود به انگشت / آن خـاتـم سلـیـمـان / انگـشت و خـاتـم او/ در دست دیو٬فرداست
امشب بـه بـالـش نـاز/ سـر را نهاده بیمار/ فردا به بند و زنجیر/ خاکم به سر٬ سراپاست
امشب سـتـاده عـبـاس / در پیـشگـاه آن شاه / فــردا سـر بــرادر/ بـر زانـوان مـولاسـت
امشب شده است روشن / از روی ماه اکبر/ ایـن قرص ماه فردا / منشـق ز تیغ اعداست
امــشـب کـنـد تـبـسـم / اصغر به روی مـادر / فـــردا تـبـســم او/ بر روی دست باباست
امشب بـه بـزم شادی/ داماد نوجوان اسـت / فـردا مـیـان گرگـان / آن نوجوان رعـناست
امشب فرات غلطان/از هر دو سو روان است/لبهای تشنه فردا/محروم از آن دو دریاست
امـشـب بـقـامت شـاه / بـاشـد نـگـاه خواهر/ فـردا نـگاه زیـنـب / در جستجو بهر جاست
امـشـب نـوازش و ناز/ بـاشـد نـثار اطفال / بــس تازیانه از ظلم / فـردا نـثـار آنـهـاسـت
امشب غنوده هر طفل/سر در کنار مادر/فردا به خوف و وحشت/آواره سوی صحراست
امشب زشوق فردا/ دلها به بـیـقراریـست / فـردا بـهـشت جـاویـد / در انـتـظار آنـهـاسـت
امشب به اشک و زاری/ در مجلس حسـیـنـیم / فردا به روز محشر/ آن شاه شافع ماست
بابا ۱۳۸۶
خدا رحمتشون کنه.خوش به حالشون.خوش به حال ما که برادرزاده شونیم.دلم براشون تنگ شده خیلی...
الهی آمین