ای اشک


ای اشـک بیا بــه  دیــدگــانـم              ای آه  بــسـوز جـسم و جانم

این گـفته چگونـه بـاز گــویـم               ای خـاک  سـیاه  بـر دهـانـم

فرموده حســین از ره لـطـف               من کـشتـه اشـک دوستــانم

ای اشک , تو نزدمن عزیزی              ( بـر دیـده روشـنت نـشانم )

آنـگـاه بـرآرمـت بـه رخـسـار              در  راه  حســــین بـر فشانم

یـارائی  یـاریـــــش  نـــدارم              هـم نصـــرت او نـمی تـوانـم

نـادانـی و غـفلـت و تـسـاهـل               ایـن اسـت  تـمـام  داسـتـانـم

افـتـاده کـسـی بـه  دام  دنیـــا              خواهید اگرش نشان , من آنم

با این هـمه یک حسـین دارم              امـیـــد  شـفــــاعـت و امـانـم

 ای وای اگــر بر او نگـــریم               یـــا حـرمـت مـاتـمــش نـدانـم


فرموده حسین از ره لطف

من کشته  اشک  دوستانم


                                                                           بابا

آخرین نباشد

در پی اعتراض پیاپی دوستان حرفمان را پس می گیریم .... امید است که همچنان برف سنگین ببارد و همه چیز را سفید پوش کند ...

 

 

                                                                                ستاد عشاق سرسره بازی

آخرین

بارش دوباره برف را بر همگان تسلیت می گویم با این امید که این آخرین برف  سال ۸۶ باشد

 

                                                                                 ستاد امیدواران ظهور بهار ۸۷

افسانه

( افـسـانـه ای کـه کـس نــتـواند شـنیدنـش * * * * * * آیا چه می گذشت به خـوبـان زدیـدنـش )


آن غنچه ای که لـب به سخـن وا نـکرده بـود * * * * * * ای دشمن از چه شرم نکردی ز چیدنـش


بــر روی  دسـت هــای  پــدر  آرمـیـده  بـود * * * * * * دلـهـای  مـا  بـسـوزد  از  آن   آرمـیـدنـش


گهـواره ای مـقـابـل چـشمـان مـادر اسـت * * * * * * در انـتـظـار  طـفـل  و  بـه مـنــزل رسیدنـش


گـرگـان بـه سـوی خـیـمـه اطـفـال رو کـننـد * * * * * * بـنـگـر بـدان غـزال  و  نـگـاه  و  رمـیـدنـش


بنگر به خواهری که تـوانش نـمـانـده اسـت * * * * * * در یـک سـو آن  نشستن و آنگه  دویدنش


میرفت سوی شام و نگه سوی شاه داشت * * * * * * آه  از نـگــاه زیـنـب  و  آن  دل  بـریـدنـش


انـگـشـتـری بـه خـدعـه ربـایـی اگـر زدسـت * * * * * * ظـالـم , چـرا بـریدن و در خون کشیدنش


ز بـهـر بـخـشـش گـنـه مـا نـوشـتـه شــد * * * * * * افـسـانـه ای کـه کـس نـتواند شنیدنش

 

                                                                                                                بابا

کاش

کـــاش امشـب را دگــر فـردا نـبـود            کـاشکـی غـوغـای عـاشــورا نـبود

 

چــرخ از حـرکـت فـرو می ایـستاد             بـهـر تـاسـوعـا چـنیـن فـردا نـبود

 

یـک سـرمـو کـم نمی شد ازحسـین             جـــــمـله دنـیـا و مـا فـیــهـا نـبـود

 

محو می شد از زمیـن بـود و نبــود            نـیـنـــــوا در پـهــنه دنـیــــا نـبـود

 

با چنین ظـلـمی که دونان کـرده اند            کـاش ما را در زمـیـن مـأوا نـبـود

 

سر نمی زد گــر گـناه از دست ما            ایـن شـهــادت در جهان برپا نـبـود

 

ما گنــهـکـاران نـمی بـودیــم کـاش            تـا چـنـیـن بخشیــدنی ما را  نـبـود

 

قــــطـره آبــی نــبـد وا حــســـرتا            از دوسو غـلـطان مگردریا نـبـود؟

 

آب می شد ازحیا خورشیـد وکـاش            تــابشی آنسـان بـدان صـــحرا نـبـود

 

کــاش در پـشت افـق میـمـرد روز             آفــتـاب از بعــد تـاســـــوعـا نـبـود

 

خشک می شـد چـشمـه آب فـرات             هـمـچــو اشکی بــررخ دنـیـا نـبـود

 

جمله ما عـاصیـان می سـوخـتیــم             آتـــــش انــدر خـیـــمـه لــیلا نـبـود

 

گفت پیغمبر حـســین از من بـــود             (ایـن) حـســین بن علـی آیـا نـبـود؟

 

این حسـین آیـا نـبــد سـبـط نـبـــی              نـور چشم حضرت زهـــرا نـبـود؟

 

کاش ما بودیم و سـر می باخـتــیم               سبــــط پیغـمــبرچـنـیـن تنـها نـبـود

                                             

                                                                           بابا - ۸۳

             

 

هر چی ویراستم آخرش درست نشد ٫ شما به خوبی شعرش و به ویراستگی خودتون ببخشین

سوز میا

یکی از همین شب ها توی کوچه ای قدمی می زدم که صدای صحبت مادر و پسری توجهم رو جلب کرد ....

پسر : مامان تِ* دهنم سوز **میا ...

مامان : تِ دهنت سوز میا ؟

پسر : آآآآآآآآآآره , تِ دهنم سوز میا ....

مامان : خوب دهنتِ دبند ***

پسر : هه مامان تِ چه حرفایی می زنی .


+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

تِ = توی

سوز = باد سرد

دبند = ببند


نکته ... وقتی که هوا سرده حرف نزنین باد سرد به دهنتون سرازیر می شه .

نکته .... وقتی اینقده تلویزیون تماشا می کنین بچه هاتون تلویزیون زده می شن و با وجود اینکه هنوز به تِ نمی تونن بگن تو ولی آره رو تا دلت بخواد برات کشش می دن .

نکته ..... بچه هاتون از شما بهتر سرشون می شه وقتی که دهنشونه دبندن که دیگه نمی تونن حرف بزنن !!!

نکته ....... از من بپرسین این بچه از تِ دهنش سوز می اومد نه اینکه سوز تِ دهنش بیاد .

نکته مدیریتی ..... وقتی نمی دونین چی بگین اصلا واسه هیچ و پوچ وبلاگتونو آپ می کنین که چی بشه ؟

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

مریض :آقای دکتر چند وقته دچار فراموشی شدم ......

دکتر :چند وقته ؟

مریض : چی چند وقته ؟

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

خودم می دونم تکراری بود ولی دلم خواست بنویسمش زیرا که استفاده " چی چند وقته " این روزا واسه من زیاد شده .


زلزله داره جیغ آبی اولترا مارین می کشه .. می گین برم سراغش یا بذارم حسابی بنفش بشه ؟

اس ام اس

آقا ملت صبر ندارن یه اتفاقی بیافته براش اس ام اس خلق کنن


بعضیاشون خیلی بامزه بود حیفم اومد نذارم


1 - فقط با روشن کردن یک بخاری اضافه , شما هم در تعطیلی مدارس , دانشگاه ها و ادارات شریک باشید ....... ( هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم .)


2- به علت قطع گاز , جهنم 3 روز تعطیل اعلام شد . مومنین هر کاری که خواستند می توانند انجام دهند .


3- دومین برف سال 86 را تبریک عرض می کنم ... ستاد بزرگداشت برف ندیده های کرمان .


4- به دلیل بارش برف و مصادف شدن با ایام محرم و سپس دهه فجر و در انتها عید نوروز , مملکت تا اردیبهشت ماه تعطیل است .



بی ربط ( دعای هنگام طلاق : یا رب این دلبر شیرین که سپردی به منش / آنقدر لوس و ننر بود که سپردم به ننش )


بی ربط 2 (اگر دنبال عشقی من ندارم / که من قلبی به جز آهن ندارم / برو دست از سرم بردار شیرین / که حال بیستون کندن ندارم )


بی ربط 3 ( فرهاد چو صبرش بود کُه چون که بستان کند / هر چند خودش می گفت : " من خسته شدم خیلی " )

ای تی اس ال

اول سلام چون سلامتی میآره مام که الان کشته مرده سلامتی هستیم جاتون  خالی نباشه شیش لا رو هم رو هم پوشیدم مبادا از هیچ گوشه ای سوزی به وجود مبارکمون لطمه بزنه .

به قول زلزله هاپیچو ....

غرض از اینکه همچین به کله وارد اینترنت شدیم تا خوشبختی مون رو با شما تقصیم کنیم اینه که ما ( من و خودم و مادر بچا ) دور از جونمون می ترسیدیم جلو آق مهندس جیک بزنیم که این اکانت اینترنتمون هی فرت فرت داره خالی می شه هی تند تند بدو برو شارژش کن مبادا حوصله مون تو خونه سر بره خدای نکرده .  وقتی هم که قبوض تلفن می اومد ( می آد ) هی سرمون رو زیر برفا ( اصطلاحا و الا برفمون کجا بوده ؟) قایم می کنیم تا چشمون به چش آق مهندس نیافته از خجالت نفهمیم چی جواب بدیم .

نه اینکه آق مهندس کاری به کارمون داشته باشه ها !!!! نه !! ماشالا ماشالا تق تق بزنم به تخته !! تف تف مبادا چش بخوره ها .

 آق مهندس هویی داره ولی گیری نداره . ممکنه یه چش غره ای بره و ابرویی تاق لنگی بالا بندازه بگه :

عیاااااااال کشتی خودتو توی اینترنت ؟!!!!

ما هم کله مونو یواشی از زیر برفا بیاریم بیرون با یه نیش یه وری خجالت زده بگیم آخه آق مهندس چکار کنم یه چیزایی داشتم دانلود می کردم طول کشید بعدشم دیگه وبلاگ و اینااااااا

حالا این دانلود ما و وبلاگ و اینا!! تقصیر من نیست که ۱۰۰ /۱۵۰ ساعت اینترنتو همچین مثل لبو  لنبونده ؟ من چه میدونم این ساعتا کجا میرن ؟

ولی یه چیزی رو می دونم اینترنتمون یعنی به درد لای جرزم نمی خوره .

والا!

حیف لای جرز.

خلاصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه ! داشتیم می گفتیم خواهر امروز آق مهندسمون چشماشو خمار کرد و گفت عیاااااااااااااااااااااااااااااال بدان و آگاه باش که می خوام ای تی اس ال بستونم.

عیال -  ای تی چطور ؟ ( نه که ندونیم یعنی چی ؟ گوشامون باورشون نمی شد چی میشنفن !)

آق مهندس - اینترنت پر سرعت ! ۲۵۰ خوبه بستونم ؟!!!!

عیال - ها خوبه یه مودم وی فی دارشم بگیر ما خوشمون میا !!!!

آق مهندس - ( باز چشماش رو خمار مخملو می کنه یه نگاه ابله اندر سفیه بشمون می کنه ) اوی روتو کم کن گیرم از تو رخت خواب نری وبلاگ خونی !!!!

عیال -( موش شدیم رفتیم دوباره کله مونو زیر برفا قایم کردیم )

حالا عرض شود خدمتتون که ما دیروز داشتیم به آق مهندس همینو می گفتیم که ای آق مهندس ما وقتی یه چیزی رو قصد می کنن یه شیش ماهی طول می کشه تا به سر انجوم برسه . پس سعی کنین فعلا ما رو چشمون نکنین که ای شیش ماه به یک سال نکشه .

نه که بگم چشاتون شوره خواهر وای وای استغفرالله زبونم لال. این تکه رو به خودم بودم نیست ما چند نفریم ؟( من و خودم و مادر بچا؟)

 

 خواهر جون ما یه روزایی همچین می دپیم *بعدشم یهو خوب می شیم

چون دیشب شب سه شنبه بود امشب شب سه شنبه یه فردا شبم سه شنبه یه این سه سه شب اون سه سه شب هر سه سه شب سه شنبه یه

ما هم این یه ماه اخیر مریض داری زیاد داشتیم و این سه سه شب بیشترو !!!! خلاصه دپیده بودیم ولی شاید ممکنه یهو داریم خوب می شیم از شما التماس دعا داریم .

٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫

* دپیدن به اصطلاح همین دپرس خودمونه قدیما می گفتن اوقات تلخ .

هیچی نگم بهتره

این چند روزه فقط مریض داری بوده هیچی نگم بهتره

الحمدالله بهتریم

قربونتون برم

خدافظی



بالاخره برف

سلام

دو روزی بارون اومد ما کرمونی ها ذوق مرگ شدیم آخه یک سالی می شد که بارندگی نداشتیم .

دیروز ظهر ابرها کنار رفت و به قول بعضی کرمونی ها هوا آسمون کرد . یهو بهار شد . بچه ها رفتن توی حیاط مامانمون اینا کیفی کردن هوای سالم تمیز و آفتاب دلچسب .

عصر ابر شد و شب زمستون شد دوباره . خلاصه یه روز ما چهار فصلو تقریبا تجربه کردیم .

امروز صبح که بیدار شدم دخترم رو برای مدرسه بیدار کردم نگاه کردم دیدم بیرون سفیده . البته نه سفید سفید ولی واسه ما کرمونی ها کلی برف اومده بود خوشحال دخترم رو صدا زدم و به راننده سرویسش تلفن کردم که اگر مدرسه ها باز هم باشه دنبال این طفلکی نیا بچم آرزوی برف بازی به دلش موند .

حالا خانم باجی و آبجی عسل بی صبرانه منتظرن من اجازه بدم برن برف بازی منم گفتم یه کم توی خونه بازی کنین نزدیکای ظهر اجازه دارین برین الان ممکنه بچایین .

نتیجه :
1 خانباجی از شوقش بعد یک ماه اتاقش رو مثل گل تمیز کرد .

2 - برای آبجی عسل شیر کاکائو درست کرد .

3 - سیاست همه جا به کار آدم میاد حتی به کار مادر بچه ها .

*******************************************************

جونم براتون بگه از ملوک خانوم دات کام .

چند وقت پیشا کارت عروسی خیلی ژیگول فرنگ واسه ملوک خانوم اومده بود با زبون و فونت اینگلیش ایشون که راه راسته براشون سخته جسته پیش کش از رفتن سر باز زدن بعد از اخبار عروسی جویا شدن گفتن که عروس خانوم طفلک بیوه بوده و از عروسی قبلیش یه بچه داشت . گویا عجب عروسی مفصلی هم براش گرفته بودن که از اون کارت اینگلیشش باید می فهمیدیم . ملوک خانومم با همون پشت چشم نازک کردن ملیح همیشگی گفت :

وا خوب معلومه از قدیم گفتن کاسه شکسته رو باس دودستی برداشت !!!