بازی می کنیم..............

سلام خواهر

اول بگم از آخرین باری که بازی کردم یادم نیست چند وقت می گذره به نو جوونی خودتون ببخشین

بعدشم این آهنگایی که من ازشون خاطره دارم نصف جار جوونا نشنیدن می خندن بهم خوب بخندن خوشم میات آهنگای 15 -20 سال پیش رو دوس داشته باشم

مرسی قزن جون حس ماجرا جوییم گل کرد میوه هم داد....


1 همین آهنگه پست قبلیم رو ( یادتون نره پست قبلیه رو بخونین دووووووووووووووووسش دارم )


بگو ای یار بگو .... یاد زمون نامزدیم میافتم آق مهندس تهرون سیتی بود واس سربازی مایم تو خونه با ضفت صوتی که از خان داداش روفته بودیم ( کش رفته بودیم ) هی این آهنگای ابی رو که کاستش( نخند خوب اون موقه ها سی دی کم بود ) رو آق مهندس واسه مون خریده بود گوش میدادیم و دلمون واس آق مهندس تنگ میشد تنگ شدنی.

1 بازم ابی : دوست دارم سبد سبد .......

اینم بر میگرده به همون کاست که آق مهندس داده بود و همون ضفت صوت که از خانداش روفته بودم که شماطه شو میزون کرده بودم هر روز منو با آهنگ دوست دارممممممممممم بیدار کنه که از دوری آق مهندس دق نکنیم... گرچه توی ماه عسلم فهمستم آق مهندس این آهنگو دوس نداره عوضش (دوست دارم می دونی که این کار دله )رو دوس داره...

پس :

3 دوست دارم میدونی که این کار دله .... یادم نیست خواننده اش کی بود به صدای آق مهندس باهاش خاطره دارم ...


4 : THE LAST TIME I CRIED کریس د برگ اون موقع ها کتاب لایریکزش چاپ نشده بود با سرو ناز ( با عرض معضرت از سروناز خانوم )و دوست رفیقام ساعت ها رو ضفت صوت قوز می کردیم هی میزدیم عقب هی گوش می دادیم که نوشته اش رو میزون کنیم آی حال میداد....

البته همه آهنگای کریس دبرگ واس ما اون موقع ها مساله حیثیتی بود ....

5: LADY IN REDکریس دبرگ که با بر و بکس شوSHOW یش رو هم اجرا کردیم وای چقدر می خندیدیم از این آهنگ ها شو درست می کردیم آااااااااااااااااااااااای داد از گرفتاری .....


6: تاک سیاوش قمیشی .....

یادمه باید با بر و بکز هر جا که میشد قیافه های شدیدا عارفانه می گرفتیم و با صدای آروم شروع می کردیم ...

تو یه تاک قد کشیده ....

بعدش که میرسید به اونجا ها که میگفت نه دیگه پا می شم اینبااااااااااااااااااار خالی از هر شک وتردید .....

شدیدا منقلب میشدیم در حدی که از جا هامون بلند میشدیم و با صدا های تنور ( نه اون تنوری که نون می پزن توش ) کاملا از نت بیرون زده ولی صد در صد پر احساس بخونیم : بذار آدما ااااااااااااااااا بدونن ، می شه بیهووووووووووووده نپوسید .....

آخی.... نازی....


7 : هفت تا بود تو بازی؟ یادم میات اولین آلبومی که واسه خودم ضفت کردم آلبوم اندی کورس بود که توش آهنگ بلا ای بلا دختر مردم بود ؟.....

آها شما ها که یادتون نمیاد یه مشت جار جوون ...


ای دختر صحرا نیلوفر .... وای نیلوفر ..... وای نیلوفر...... از این آهنگ شدیدا یاد خونه سرو ناز اینا می افتم که یه مهمونی توی حیاط داده بود و این آهنگ در اوج جدیدی و محبوبی بود.



راستی از اسکار چه خبر؟ چند تا از فیلم هاش رو شدیدا دلم می خواد زوووود دی وی دیش رو پیدا کنم ... زود سریع فوری هر کی میدونه آدرس سایتی که بتونم اونجا اطلاعات اسکار رو ببینم برام بنویسه .... یا سایتی که بتونم فیلم هاش رو دانلود کنم نیس ای تی اس ول داریییییییییییییمممممممممممممم.....

بگو ای یار....

بگو ای یار بگو

      ای وفا دار بگو

            از سر بلند عشق

                      بر سر دار بگو

 

یاد قدیما .... یاد اون مو قه ها.... صبح شماته رو با صدای ا ٍبی کوک می کردم .. (دوسٍت دارم... سبد سبد...)

اون موقه ها  که غمی نبود جز پیدا کردن آخرین آلبوم کریس د برگ ....

اون موقه ها که مشکلی نبود جز صدا زدن تاکسی برای رفتن به کلاس بدن سازی .

اون موقه ها که اعصاب خورد کن ترین کارا آماده کردن انشای معلم انگلیسی بود.

 

بگو از خونه بگو

       از گل پونه بگو

              از شب شب زده ها

                         که نمی مونه بگو

 

بازم خدا رو شکر هنوز هم همٍْی نیست به جز دکتر دندون پزشک بچه .

هنوزم  مشکلی نیست به جز اینکه هر روز فکر درست کردن ناهار و شام بچه ها باشی.

هنوزم اعصاب خورد کن ترین کارا  گرفتن تاکسی برای خرید خونه است.

 

بگو از محبوبه ها

     نسترن های بنفش

           سفره های بی ریا

                      روی سبزه زار فرش.

 

یاد او قدیم ترا به خیر که نه غمی بود نه همْی نه غصه ای نه اعصاب خوردی.....

یادش به خیر اون قطعه کوچولوی باغچه رو که مخصوصا چیزی توش نکاشته بودن که من و امثال من توش روزا گٍل بازی کنیم.

یادش به خیر اون تخته پاره ای رو که داداشم طراحی کرده بود باهاش خاک های ضبر رو از خاک های نرم جدا کنیم.

یادش به خیر اون اطاق گردی ( دایره ای ) رو که مامانم تشک و پشتی ها رو توش نگه میداشتن محل  قایم  باشک بازی ما بود . چه قدر از بالش و پشتی هاشون رو اینجوری پاره کردیم خدا می دونه .

 

بگو ای یار بگو

      که دلم تنگ شده

             رو زمین جا ندارم

                      آسمون سنگ شده

 

یادش به خیر با پسر خاله ام اونجا مدرسه بازی می کردیم ( بازی مورد علاقه من چون هنوز مدرسه نمی رفتم.) با پسر خاله ام می رفتیم مدرسه و سر راه دشمنا بهمون حمله می کردن . پشت سه چرخه های خرگوشی مون قایم می شدیم و بهشون تیر اندازی می کردیم تا همه دشمنا تار و مار می شدن بعدش به مدرسه می رفتیم ...... و این روال هر روز ادامه داشت.

 

بگو از شب کوچه ها

        پرسه های بی هدف

                  کوچه باغ انتظار

                            بوی بارون و علف

 

یادش به خیر اسب سواری روی پشتی مبل های سنگین مامان اینا

یادش به خیر ماهی گیری روی  پشتی مبل های سنگین مامان اینا .

یادش به خیر  بالا  بلندی   روی پشتی مبل های سنگین ......

یادش به خیر  گرگم به هوا  روی مبلهای سنگین ......

یادش به خیر ........

 

بگو از کلاغ پیر

       که به خونه نرسید

                از بهار قصه ها

                        که سر شاخه تکید

 

 

 

                         یادش به خیر

 

ای دی اس ال

 

 

 

 

ADSL

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بیگی منو!!!!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کپی رایت مجدد

چه کنم سوژه ندارم مجبورم می فهمی مجبورم از وبلاگ قدیمی ام دزدی کنم

 

 

 

 

میدونستی تو برای من عزیز ترینی؟

 

بنشین تا برات بگم.

 

آره اینجا تکیه بده.

 

از همون اول که دیدمت فهمیدم که برای من ساخته شدی . اصلا عاشقت شدم . دلم رو بردی عزیزم . میخوام بخورمت .

 

چشای درشت سبزت شفافیت عجیبی داره . مث دریا میتونی توش غرق بشی.

 

دست و پا های شکننده و ظریفی داری . بیا ، من اینجا نوار های نازکی دارم که باهاشون دستات رو بپوشونی که خدای نکرده آفتاب مهتاب نبیندش!

 

آها این از یکی ...

 

دوتا ...

 

....

 

...

 

پنجمی..

 

اینم شیشمی.

 

ناراحت که نیستی؟

 

خوب گرم شدی؟ همه جات پوشیده شد؟

 

خوشحالم عزیزم.

 

من امروز خوشبخت ترین عنکبوت دنیا ام.

 

تا به حال مگس به این چاق و چله ای ندیده بودم.