من گوساله ام !

نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــه !!!


من که نه !!!



این عنوان کتابیه که آق مهندس اینبار از تهرون برام سوغاتی اورد نوشته ها و کاریکاتور ها از بزرگمهر حسین پور .... نگاه اول آدم فکر میکنه کتاب کودکانه است و نگاه دوم کاملا برعکس بزرگانه سیاسی و خیلی خیلی جالب و خنده داره .... خلاصه از آق مهندس همینجا کتبا تشکر میکنم از سوغات جذاب و دیدنی اش.....




هااااااا


جونم برات بگه خواهر بعد از زلزله چشممون به سونامی روشن شد بچم فعلا با لنگ و لغت حضور مثبت خودش رو در زندگی ما نشون میده با فعالیت های فوقانی و تحتانی که وقت ما ره شبانه روز همچی قشنگ میگیره ........ قرارم هَ برم وشش واکسن بزنم همچی بفهمی نفهمی دچار تنبلی مفرط شدم زورم میا وخزم برم بچه ره سوراخ و تب دار و مریضش کنم ........ هـــــــــــــــــــــــــــی زندگی هی .....




افاضات زلزله :


مامان شما مامانتون رو چی صدا میزنین ؟ ( با توجه به اینکه من آدم بزرگ دم گوری هستم و به عنوان یه شخص کاملا رشد کرده قابل مثل زدنم ) 


- میگم مامان ...


- بابا چی؟


- بابا هم میگن مامان ....


- اِه !؟!    پس من کی میتونم مثل بابا صداتون کنم


عیـــــــــــــــــــــــــال !!!!!؟


- هه هه به همین خیال باش تا آخر عمرت من همین مامان میمونم حتی وقتی سیبیلات سفید بشه .....




نظرات 3 + ارسال نظر
شاذه شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:07 ق.ظ http://moon30.blogsky.com

عجب کتاب جالبی! دستشان درد نکند!

ای جیگر این زلزله و سونامیتان بشوم خدا حفظشان کند خوشحال و سالم. شما را هم بالای سرشان به همچنین

برای بچه توضیح بده آرزو به دل نمیمونه. بالاخره یکی پیدا میشه که اونم باد بندازه تو گلو بگه عیــــــــــــــــــال!!؟

ها جالب بید ... نه بذا همطو تو جهل مرکب بمونه از همی الان ور خودم شر درست کنم چه .... از فردا اشم عیال میخوا

خاتون شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:15 ق.ظ http://ta-bagh-lele.blogsky.com/

به به ! دلم کلی واشد از خوندن این وبلاگ کرمونی !

منزل خودتونه تشریف بیارین ما همچی بفهمی نفهمی داریم دوباره جاوا میکنیم

قزن قلفی یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:58 ق.ظ http://afandook.persianblog.ir

خوب بود حالتو میگرفتم بهت میگفتم : شما ؟
مثل اتوبوس جهانگردی شدی !

ما که بچه بودیم یکی از تهدید های بچه های مدرسه این بود که اگه این کارو بکنی بابامو میارم ور سرت .... یعنی بابام رو میارم که دعوات کنه ...

حالا اگه بهم میگفتی شما خان داداشم رو میاوردم ور سرت

خوبی خانم خوش اومدی :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد